آیا باید فساد در جهان زیاد شود تا امام عصر (عج) ظهور نماید؟
آیا باید فساد در جهان زیاد شود تا امام عصر ظهور نماید؟ هرگاه شرط ظهور حضرت مهدی(عج) گسترش فساد در روی زمین است، چرا با فساد مبارزه کنیم؟
مقدمه:
برداشت قشری مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود، این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها، تبعیض ها، اختناقها، حق کشی ها و تباهی ها ناشی می شود.نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یکه تاز میدان گردد.
جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می دهد و دست غیب برای نجات حقیقت - نه اهل حقیقت، زیرا حقیقت طرفداری ندارد - از آستین بیرون می آید.
این گروه طبعاً به مصلحان، مجاهدان، آمران به معروف و ناهیان از منکر، با نوعی بغض و عداوت مینگرند؛ زیرا آنان را از تاخیر اندازان ظهور و قیام مهدی موعود علیه السّلام می شمارند.
بعکس، اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه، با نوعی رضایت به گناهکار و عاملان فساد می نگرند؛ زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم می نمایند. آیات قرآن کریم، در جهت عکس برداشت بالاست.
آیا باید فساد در جهان زیاد شود تا امام عصر (عج) ظهور نماید؟
ظهور امام (ع) حلقه ای از حلقه های مبارزه
ظهور مهدی موعود علیه السّلام ، حلقه ای از حلقه های مبارزه اهل حق و باطل است که به پیروی نهایی اهل حق منتهی می شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد. آیاتی که بدانها در روایات اسلامی استناد شده است،نشان میدهد که مهدی موعود علیه السّلام مظهر نوید است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است. مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است.
ظهور مهدی موعود منتی است بر مستضفعان و خوار شمرده شدگان، و وسیله ای است برای پیشوا و مقتدا شدن آنان و مقدمه ای برای وراثت آنها؛ خلافت الهی روی زمین.
پایان ظهور امام زما ن (ع ) برای متقین
ظهور مهدی موعود، تحقق بخش وعده ای است که خداوند متعال از قدیم ترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان، تنها به به متقیان تعلق دارد.حدیث معروف که می فرماید: «یملا الله به الأرض قسطاً وعدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً»(1) نیز شاهد مدعای ماست، نه بر مدعای آن گروه. در این حدیث نیز تکیه روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است،.
و می رساند که قیام مهدی برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند.شیخ صدوق روایتی از امام صادق علیه السّلام نقل می کند مبنی بر این که این امر تحقق نمی پذیرد، .
مگر این که هر یک از شقی و سعید، به نهایت کار خود برسد». پس سخن در این است که گروه سعدا و گروه اشقیا هر کدام به نهایت کار خود برسند.
در روایات اسلامی سخن از گروهی زبده است که به محض ظهور امام، به آن حضرت ملحق می شوند. بدیهی است که این گروه یکباره خلق نمی شوند و به قول معروف، از پای بوته هیزم سبز نمی شوند.
معلوم می شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه هایی عالی وجود دارد که چنین گروه زبده را پرورش می دهد. این خود می رساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است.
بلکه فرضا اگر اهل حق از نظر کمیت، قابل توجه نباشد، از نظر کیفیت، ارزنده ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهدا(2)
بعضی ها شبهه ای را مطرح کرده اند و مطلب خود را به احادیث استناد می دهند و آن اینکه در حدیثی آمده: «هرکس تا قیام قائم ما اگر قیام نماید باطل است و در راه ما کشته نشده است.».
و یا اینکه در برخی احادیث «زمان ظهور امام زمان علیه السّلام پس از گسترش فساد در جهان» است؛ لذا با این گونه احادیث می خواهند القا کنند .
که انقلاب اسلامی، قیام حضرت امام علیه السّلام و تلاش برای ساختن جامعهای اسلامی و اصلاح جامعه، مردود است. در پاسخ به این گونه شبهات باید توجه داشت:
اول- مبارزه با فساد زمینه ساز ظهور است
تلاش برای اصلاح جامعه و آمادگی مؤمنان راستین برای ظهور امام زمان علیه السّلام منافات با فساد سراسری در آخر الزمان ندارد بلکه بر حسب روایات در آخر الزمان سراسر زمین را ظلم و ستم و فساد در بر می گیرد.و در عین حال گروهی از شیعیان و مؤمنان چون کوهی استوار هستند که انتظار ظهور امام را می کشند تا در زیر پرچم ایشان عدالت و معنویت و صلاح در سراسر گیتی گسترش دهند.(3)
1- رشد فکری و کمالات روحی
از سوی دیگر باید توجه نمود؛ که شرط ظهور امام، هرگز منحصر به گسترش فساد در اجتماع انسانی نیست؛ بلکه هرگاه مردم جهان از نظر رشد فکری و کمالات روحی به حدی برسند که بتوانند ارزش وجود امام را درک نمایند و شایسته رهبری او گردند،.
در این صورت امام علیه السّلام بدون هیچ قید و شرطی ظهور نموده و از پس پرده غیب بیرون می آید. در کتابهای عقاید و مذاهب بطور مبسوط و گسترده بحث و بررسی شده است .
که مانع اساسی برای غیبت امام، اخلاق و روحیات و عدم آمادگی جامعه انسانی ظهور و حکومت آن حضرت است و اگر این مانع برطرف گردد، دوران غیبت او سپری خواهد شد. (4)
چنانکه خواجه نصیر الدین طوسی می نویسد: « ... هرگاه او از تصرف در امور مردم خودداری میکند و در پس پرده غیبت به سر می برد و به بزرگترین آمال و آرزوی بشر تحقق نمی بخشد.
برای موانعی است که خود مردم بر سر راه او به وجود آورده اند و علت اساسی سلب این نعمت، خود مردم هستند و اگر خود مردم برای حکومت واحد جهانی - آن هم بر پایه فضیلت و اخلاق و عدل و داد و رعایت حقوق و احکام اسلامی - آمادگی پیدا کنند،.
بطور مسلم آشکار خواهد شد و هیچ گاه از ناحیه خداوند کوتاهی از ابراز لطف نبوده، این خود مردمند که ظهور حکومت حقه الهی را به تاخیر انداخته اند...» (5)
بنابراین، توسعه فساد و گسترش آلودگی، شرط اصلی ظهور امام نیست که به جز آن، به فکر راه دیگری نباشیم و در پیدایش آن تسریع نمائیم، بلکه راه نزدیکتری دارد که همان پیدایش لیاقت و شایستگی در مردم است.
2- شرط رهبری و آمدن امام زمان (عج)
و به عبارت دیگر، شرط رهبری دو چیز است:
1.وجود رهبر.
2.آمادگی مردم برای پذیرش رهبر.
مسلماً اگر شرط دوم از ناحیه مردم تحقق یابد، خداوند شرط اول را بلافاصله ایجاد خواهد نمود. افزون بر این باید توجه داشت که گسترش فساد و آلودگی جامعه بشری هدف نیست، بلکه زمینه را برای ظهور حضرت مهدی علیه السّلام و اصلاح جامعه انسانی فراهم می سازد؛
زیرا هنگامی که ظلم وجور زمین را فراگرفت و بشریت گرفتار تبعیضات ناروا و مفاسد گوناگون گردید و مشکلات طاقت فرسا گریبان انسانها را گرفت و تجارب مختلف نشان داد.
که انسان تنها به اتکای نیروی خود و قوانینی که وضع کرده نمی تواند مشکلات را ریشه کن سازد و عدالت اجتماعی را در سراسر کره زمین مستقر نماید؛
در این هنگام، آمادگی فکری کامل برای پذیرش برنامه یک رهبر الهی پیدا می کنند که بیماریهای این بیمار خسته را با نسخه های آسمانی خود درمان نماید و می فهمد که نقش دیگر و انقلاب برتری لازم است که به همه نابسامانی ها خاتمه بخشد.
اصولاً هیچ نهضت اصلاحی بدون یک زمینه فکری قبلی انجام نمی پذیرد و اصل عرضه و تقاضا که یک اصل اقتصادی است، در عین حال، یک اصل اجتماعی نیز میباشد.
و تا درخواستی در مردم نباشد، عرضه هر نوع کالای معنوی و مادی بی ارزش و بی ثمر خواهد بود. (6)
ولی آیا زمینه فکری و آمادگی روحی برای یک نهضت اصلاحی و جهانی، که منجر به برقراری حکومت واحد جهانی، آن هم بر اساس عدل و داد و ارزش های اخلاقی و رعایت حقوق و مقررات اسلام گردد کافی است، با این زمینه فکری پشتوانه دیگری لازم دارد که این دگرگونی فکری را به صورت انقلابی خارجی در آورد.
و هر نوع مانع را از سر راه نهضت بردارد و از این زمینه فکری حداکثر بهره برداری را بنماید. نه تنها تجارب بیشمار و آزمایش های متوالی این مطلب را تصدیق می کند،
بلکه روایات و احادیث زیادی که درباره نهضت این مصلح جهانی وارد شده است،. آشکارا می رساند که انقلاب آخرین حجت الهی پس از پدید آمدن یک زمینه فکری، نیاز به قدرت و نیرو دارد که بتواند .
در پرتو آن قدرت، از زمینه های موجود بهره برداری کند و هر مانعی را که بر سر راه نهضت خود وجود دارد برطرف سازد.
و در احادیث اسلامی به وجود انصار و یاران و تعداد آنها و این که قیام حضرت مهدی علیه السّلام توام با قدرت و نیرو خواهد بود، تصریح شده است.
در این موقع ما باید برای تامین منظور دوم و تربیت اعوان و انصار و سربازان فداکار که جان به کف در راه آرمانهای الهی نبرد و فداکاری نماینده در پرورش افراد صالح و جانباز بکوشیم و تا آنجا که امکانات اجازه می دهد.
برای یک چنین نهضت وسیع جهانی، افرادی را تربیت کنیم که بتوانند آرمانهای جهانی آن حضرت را در سرتاسر جهان تحقق بخشند.
و یک چنین هدف مقدسی در صورتی انجام می گیرد که مصلحان اجتماع دست روی دست نگذارند و از هیچ گونه اقدامی در راه تربیت افراد با ایمان دریغ نورزند.(7)
از همه اینها گذشته، ما باید موقعیت خود را در زمینه انقلاب حضرت مهدی علیه السّلام مشخص کنیم؛ بدیهی است اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم،(8)
از کسانی خواهیم بود که انقلاب حضرت مهدی علیه السّلام برای در هم کوبیدن آنها صورت می گیرد و اگر در صدد اصلاح جامعه بکوشیم، از کسانی خواهیم بود که در ارتش انقلابی حضرت مهدی علیه السّلام همکاری می کنند؛
بنابراین، به فرض این که با کمک کردن به توسعه فساد، ظهور حضرت مهدی علیه السّلام را به پیش بیندازیم، وضع خود را بطور قطع به خطر انداخته ایم،
مگر نه این است که حضرت مهدی علیه السّلام برای کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط ظلم و فساد قیام می کند، ما چگونه می توانیم با گسترش فساد از انقلاب او بهره مند شویم؟
بنابراین، سکوت در برابر فساد و یا کمک به توسعه فساد - چه از لحاظ کلی و چه از نظر شخصی - برای ظهور حضرت مهدی علیه السّلام صحیح نیست.
بیشتر به نظر می رسد که این شبهه را کسانی درست کرده اند که می خواهند از زیر بار مسئولیتها فرار کنند و یا آلوده به هر فسادی شوند
دوم - در زمان غیبت تشکیل حکومت اسلامی واجب است:
تشکیل حکومت اسلامی امری مهم و ضروری است زیرا که بخش عظیمی از قوانین اسلامی، برنامه هایی سیاسی اجتماعی است که جز در سایه یک تشکیلات و حکومت قابل اجرا نیست.و چون این احکام دائمی است و در زمان غیبت هم لازم الاجرا است بنابراین هر گاه تشکیل حکومت امکان داشته باشد به عنوان مقدمه اجرای احکام الهی، واجب است به آن اقدام گردد (9)
سوم: مفهوم نهی از قیام پیش از قیام حضرت مهدی علیه السّلام
آنچه در روایات به عنوان نهی از قیام پیش از قیام حضرت مهدی علیه السّلام آمده معنی و مفهوم خاصی دارد که نیاز به تحقیق جامع دارد. (10)روشن است که احادیث در هر موضوعی هم از حیث سند و راویان باید مورد بررسی قرار گیرند و هم از جهت محتوا و مضمون، در بحث قیام پیش از ظهور مهدی علیه السّلام نیز چنین است.
بسیاری از روایات این بخش غیر قابل اعتمادند و آنها که معتبرند تنها قیام هایی را مردود می شمارد که رهبر آن مدعی مهدویت باشد و به عنوان قائم آل محمد صلّی الله علیه و آله قیام کند (11)
یا هدف غیر الهی داشته باشد یا بدون تهیه مقدمات و اسباب لازم و قبل از فرا رسیدن زمان مناسب اقدام شود.
اما اگر رهبر قیام نه به عنوان مهدویت و نه به منظور تأسیس حکومتی در برابر حاکمیت الله، بلکه به منظور دفاع از اسلام و قرآن و مبارزه با ظلم و استکبار و به قصد تأسیس حکومت اسلامی و اجرای کامل قوانین آسمانی قیام کرد.
و مقدمات نهضت را نیز پیش بینی نمود و مردم را به یاری طلبید، روایات مذکور چنین نهضت و انقلابی را مردود نمی شمارد و پرچم چنین نهضتی را پرچم طاغوت نمی شمارد.
تأسیس چنین حکومتی به منظور حاکمیت الله و در مسیر حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السّلام و زمینه ساز آن می باشد. بنابراین احادیث مذکور مخالف چنین قیام و نهضتی نخواهد بود (12)
هدف از احادیث متع قیام قبل ظهور
این احادیث (مخالف قیام) در شرائطی صادر شده است که عده ای از علویان و یا حتی از عباسیان، برای مقابله با حکومت اموی و با استفاده از جهل مردم، خود را به عنوان مهدی موعود که پیامبر صلّی الله علیه و آله وعده ظهور او را بشارت داده بود،قلمداد میکردند و از مردم برای خود بعنوان مهدی منتظر بیعت می گرفتند. در چنین اوضاعی ائمه علیهم السّلام با موضع گیری بجا جلوی سوء استفاده آنان را گرفتند.
شاهد این قضیه این است که «مهدی عباسی» که یکی از خلفای ظالم عباسی است بهمین جهت لقب مهدی به خود داده و از مردم بیعت گرفت و نیز محمد بن عبدالله بن الحسن - معروف به نفس زکیه، به نام مهدی موعود برای خود از مردم بیعت می گرفت.
و حتی از امام صادق علیه السّلام نیز خواست که بنام مهدی آل محمد صلّی الله علیه و آله با او بیعت کند و همراه او در جنگ با بنی امیه شرکت نماید!
وقتی امام صادق علیه السّلام حاضر به بیعت با این عنوان نشد «عبدالله» پدر محمد، سخت عصبانی شد و به حضرت، سخنان ناروایی نیز گفت و در این مناظره حضرت به عبدالله می فرماید:
نه پسر تو آن مهدی موعود است و نه الان وقت قیام است و اگر می خواهید برای خدا غضب کرده و امر به معروف و نهی از منکر نمائید شما پدر محمد، شیخ ما هستی و بفرمایید رهبری قیام را بر عهده بگیرید ما نیز با شما بیعت می کنیم (13)
این روایت خود دلیل بر این است که از نظر ائمه هر قیامی محکوم نبوده بلکه امام علیه السّلام برای شرکت در قیامی که برای امر به معروف و نهی از منکر باشد اعلام همکاری نیز نموده است.
و این گونه قیام و انقلاب را امضا نموده و مشروع اعلام فرموده است. غالب روایات نهی از قیام که مخالفین به آن استناد نموده اند، از این نوع روایات و در چنین فضایی صادر شده است و منع از قیام مشروط و ناظر به افراد خاص است نه مطلق.(14)
انقلاب اسلامی ایران زمینه قیام امام زمان(عج)
انقلاب اسلامی ایران نیز به رهبری فقیهی جامع شرایط و آگاه به شرایط زمان و مکان شکل گرفته است. رهبری که انگیزه الهی او و اخلاص او مورد اعتراف دوست و دشمن بود.همگان میدانستند که او جز برای اهداف الهی و اسلامی و اجرای قوانین الهی قیام نکرده و در راه نهضت نیز بر همه قوانین خدایی پایبند است.
او در این مسیر پیوسته مورد تایید عالمان دینی و متفکران اسلامی شیعه و سنی بود و حتی علمایی که معتقد به تلاش برای تاسیس حکومت اسلامی نبودند نیز پس از تشکیل حکومت اسلامی تائید و حمایت از حکومت اسلامی را لازم می دانند.
تأییدات الهی همواره همراه این انقلاب بوده، از این رو در عرصه داخل و خارج به موفقیت های فراوان دست یافته است.
بعضی ناکامی هایی که دیده می شود معلول کارشکنی ها و دشمنی های فراوان زورمداران شرق و غرب و مرتجعان منطقه بوده است.
این انقلاب نقطه مقابل منافع شرق و غرب بوده و همیشه مورد هجوم دشمنان خدا و مسلمین بوده است و با این همه چون شجرهای طیبه و بارور ایستاده است و چون شمعی فراروی مسلمین عالم و آزادگان جهان است.
گذشته از اینها روایات متعددی درباره آخر الزمان و علائم ظهور است که اشاره دارد پیش از قیام و ظهور مقدس حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه، در ایران و بین حکومت های شیعی و مورد تأیید امام تشکیل می شود.
و در دنیای پر از ظلم و جور آن زمان، مردم را به حق و عدالت دعوت می کنند. در این روایات به قیام ایرانیان و حکومت آنها تأیید بسیاری شده است.
آقای علی کورانی از علماء لبنانی مقیم ایران، روایات مربوطه را جمع آوری و دسته بندی کرده اند و با توضیحاتی جامع درباره این روایات توضیح داده است .(15)
پس نه تنها حکومت جمهوری اسلامی، مصداق روایاتی که نهی از قیام و احیانا تشکیل حکومت می کند نیست، بلکه به دلیل عقل و نقل مصداق واقعی حکومت زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه است.
و همین امر نشان می دهد روایاتی که نهی از قیام می کنند بررسی دقیق تری شوند و درباره آنها بیشتر اندیشه شود. حداقل اینکه این روایات قیامهای برحق و مطابق برنامه ائمه علیهم السّلام را شامل نمی شوند.
تفسیر صحیح روایات باطل بودن قیامهای قبل از ظهور چنین است:
1- سکوت مردم مخالف با قران1- اگر روایات مذکور به معنای ظاهری آنها که برخی خیال کرده اند، گرفته شود، معنای آن وجوب سکوت در برابر همه ظلم ها و طاغوت ها و بی عدالتی ها است .
و این مخالفت نص صریح قرآن و روایات مکرر اهل بیت علیهم السّلام است که اسلام دین عدالت است و مردم را به عدالت و زندگی عادلانه دعوت کرده و سکوت در برابر اهل ظلم و کفر را جایز ندانسته است.
بنابراین قیام امام حسین علیه السّلام تنها برای ایشان جایز بود و عملی نیست که بشود از آن پیروی کرد و کلام امام حسین علیه السّلام خطاب به کوفیان که فرمود «فلکم فی اسوه» همانا من برای شما الگو هستم، (16) لغو می گردد.
و ما تنها موظفیم برای امام حسین علیه السّلام عزاداری کنیم و پیروی از سنت و روش ایشان برای ما جایز نیست. ضمن اینکه قیام علیه طاغوت و ظلم مقدمه تشکیل حکومت عدل است
و اگر ما پیش از ظهور دعوت به سکوت شده باشیم به آیاتی که دلالت بر جامعیت اسلام دارد (17) و همچنین روایات متعددی که بر این واقعیت دلالت دارند لغو می گردند. بنابراین معنای روایات غیر از آن است که برخی با وجوب سکوت برداشت کرده اند.
2- وصف مردم آخر زمان
2- امام على علیه السّلام در وصف مردم در آخر الزمان می فرمایند: «.. تضل فیها اقوام و یهتدی فیها اخرى؛ در آن زمان گروه هایی گمراه می شوند و گروهی دیگر بر هدایت ثابت قدم می مانند..».
بعد امام علیه السّلام در وصف گروه هدایت شدگان می فرمایند: «اولئک خیار هذه الأمة مع ابرار هذه العترة؛ آنها بهترین این امت هستند که با خوبان این خاندان (پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله) به سر می برند» (18) .
روایت شریفه صریح است در این که مردم آخرالزمان دو گروه هستند گروهی به بیراهه و گمراهی کشانده می شوند اما بهترین این امت در شاهراه خیر و صلاح و هدایت ثابت قدم می مانند.
در این دوران هر چه اهل باطل و شر و ستم در رفاه و آسایش هستند اهل حق در سختی به سر می برند زیرا حاکمیت با ظلم و ستم است و اهل حق در اقلیت به سر می برند.
3- اوصاف مهدی طلبان در اخر زمان
امام سجاد علیه السّلام می فرمایند: «ان اهل زمان غیبته القائلین بأمامته والمنتظرین الظهوره... الدعاه الى دین الله عزوجل سرا و جهراء .
معتقدان به مهدی و منتظران ظهور او در عصر غیبت... (دارای چنین صفاتی هستند که در پنهان و آشکار مردم را به دین خدا فرا می خوانند» (19)
4- جایگاه حق در آخر زمان
امام صادق علیه السّلام می فرمایند: «... و رایت اصحاب الآیات یحقرون و یحتقر من یحبهم؛ مردمان حق را مینگری که خوار شمرده می شوند و هر کس به آنها علاقه داشته باشد نیز کوچک شمرده می شود» (20)
برخورد امروز دولت مستکبر آمریکا و دنباله روان آن با مردم ایران و مسلمانان نمونه ای از تحقق این روایت است. آری در این زمان حفظ دین بسیار سخت است.
5- سختی دینداری در آخر زمان
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله می فرمایند: «لاحدهم اشد بقیة على دینه من خرط القتاد فی اللیلة الظلماء او کالقابض على جمر الغضاء؛
هر یک از آن (مؤمنان) دین خویش را به سختی نگاه می دارد چنان که گویی درخت خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست میکند یا آتش پر دوام را در دست نگاه می دارد» (21)
آری حفظ و نگهداری دین، بسیار سخت است و به این دلیل است که انتظار فرج بهترین عبادت است.
6- برترین عمل در آخر زمان
6-پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله می فرماید: «افضل اعمال امتی انتظار الفرج من الله عزوجل؛ انتظار فرج از جانب خداوند متعال برترین عمل امت من است» (22)
7- هجوم فتنه ها در اخر زمان
امام على علیه السّلام می فرماید: «المنتظر لامرنا کالمتشحط بدمه فی سبیل الله؛ منتظر امر ما، بسان کسی است که در راه خدا به خون خود غلطیده است» (23)
در چنین زمان پر فتنه ای است که به ما دستور داده اند که هوشیار باشیم و مواظب دین خود باشیم زیرا از هر طرف برای گمراهی ما تلاش می شود.
زور و زر و تزویر و تبلیغات و سیاست بازی ها و تهدیدها و هزار و یک اقدام دیگر در سر راه ماست تا ما را از دین حق جدا کند.(24)
خلاصه کلام این که در برابر ظلم و فساد سراسری که جهان را پر کرده است گروهی مؤمن واقعی هستند که انتظار عدالت گستر را می کشند و زمینه ساز ظهورند.
«آنها پولاد دل اند و همه وجودشان را یقین به خدا پر کرده است. مردمانی سخت تر از صخره ها» (25)
آنها در حالی که پیامبر صلّی الله علیه و آله را ندیده اند و امامشان هم پنهان است به سبب یقین قلبی، دارای ایمانی مستحکم هستند» (26)
«آنها برادران پیامبر صلّی الله علیه و آله هستند که او را ندیده اند، اما به او ایمان دارند و او را از صمیم قلب دوست می دارند و با تمام وجود او و دین او را یاری می رسانند» (27)
«آری چنین مردمانی برترین مردم همه زمان ها هستند زیرا خداوند عقل ها و فهم ها و شناخت آنها را قوت بخشیده است به حدی که امام غائب نزد آنها همچون امام حاضر است و به نهایت درجه اخلاص رسیده اند»(28)
«چقدر مقام آنها بالاست که پاداش یک نفر این گروه همانند پاداش پنجاه صحابه پیامبر است که در رکاب آن حضرت در جنگ های بدر و احد و حنین جنگیده اند، زیرا سختی ها و آزارها و رنج هایی که بر آنان وارد می شود،(29)
فوق طاقت اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله است و اگر چنین رنج ها و آزارهایی به اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله می رسید شکیبایی نمی داشتند.» (30)
پس بکوشید جزء این گروه باشید تا نامتان را در فهرست یاران با اخلاص امام مهدی حضرت بقیة الله الاعظم علیه السّلام ثبت کنند و جزء برادران و دوستان پیامبر بزرگوار اسلام صلّی الله علیه و آله و شهدا در رکابش شمرده شوید (31)
نتیجه:
باید توجه داشت که مردم در عصر غیبت، افزون بر تکالیف عمومى، در خصوص مسئلۀ غیبت وظایفى بر دوش دارند که با انجام آنها ضمن وصول به اجر و ثواب، گامهایى نیز در زمینۀ ظهور برخواهند داشت که به برخی از آنها اشاره میکنیم:الف) صبر: امام رضا(ع) در روایتى میفرماید: چه قدر نیکو است صبر و انتظار فرج. آیا نشنیدى این سخن خداوند را که: "فارتقبوا اِنّى معکم رقیب". و این سخن او که: "فانتظروا اِنّى معکم من المنتظرین"؛ (منتظر باشید من هم با شما در انتظارم). همانا فرج پس از ناامیدى میآید و کسانى که قبل از شما بودند صبورتر از شما بودند.[32]
تعبیر "علیکم بالصبر" صراحت دارد، در اینکه وظیفۀ شیعیان در عصر غیبت، صبر بر فراق است. البته روشن است که صبر به معنای استقامت داشتن در اعتقاد و عمل و طی نمودن خط و مکتب آنحضرت است.
ب) انتظار: هر چند از روایت بالا وظیفهی انتظار نیز به خوبى معلوم میشود، ولى دربارۀ انتظار باید گفت: پیامبر و ائمۀ اطهار با تأکید بسیار بر این امر پاى فشردهاند. در روایتى از پیامبر(ص) میخوانیم: "برترین اعمال امت من انتظار فرج است".[33]
امام علی(ع) در پاسخ کسى که از وى پرسید: کدام عمل نزد خداوند محبوبتر است؟ فرمود: انتظار فرج.[34]
ج) دعا: در برخى از روایات عمدهترین وظیفۀ عصر غیبت را دعا دانستهاند. از جمله در توقیع اسحاق بن یعقوب که به وسیلۀ محمد بن عثمان دریافت شده است، فرمود: برای تعجیل در فرج زیاد دعا کنید... .[35]
د) انقطاع: در روایتى از امام صادق(ع) میخوانیم: "همانا این امر(ظهور مهدى) نمیآید شما را مگر پس از ناامیدى".[36]
در روایت دیگرى امام رضا(ع) میفرماید: "همانا فرج پس از ناامیدى میآید و کسانى که پیش از شما بودند صابرتر از شما بودند"[37].
هـ) تقوا و دوری از گناه: در احادیثی که پیامبر(ص) و ائمۀ اطهار(ع)، وظایف منتظران را معین کردهاند، همه جا سخن از تقوا، ورع، عفاف، صلاح، سداد، دوری از گناه و قرب به خدا است. به عنوان نمونه، امام صادق(ع) فرمود:
"هر کس خوشنود میشود که از اصحاب قائم(ع) باشد، پس باید منتظر باشد و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند، در حالیکه منتظر است. اگر چنین شخصی، پیش از ظهور حضرتش بمیرد، اجر او مانند کسی است که زمان ظهور آنحضرت را درک کرده است. پس (در جهت نیکیها) بکوشید و منتظر باشید. (این انتظار) گوارا باد بر شما ای گروه رحمت شده".[38]
پی نوشت:
1.کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۳۷۷؛2.ر.ک: مرتضی مطهری، قیام انقلاب مهدی علیه السّلام، صص 54، 55، 56، 57 و 58
3.کمالی، موسی، 1349 -پاسخ به یکصد سوال و شبهه پیرامون امام عصر، ص: 295.
4. کمالی، موسی، 1349 -پاسخ به یکصد سوال و شبهه پیرامون امام عصر، ص: 297.
5.تجرید العقائد، خواجه نصیر الدین طوسی، انتشارات صیدا، صفحه 226
6. کمالی، موسی، 1349 -پاسخ به یکصد سوال و شبهه پیرامون امام عصر، ص: 298.
7. کمالی، موسی، 1349 -پاسخ به یکصد سوال و شبهه پیرامون امام عصر، ص: 299.
8.کمالی، موسی، 1349 -پاسخ به یکصد سوال و شبهه پیرامون امام عصر، ص: 300.
9.پاسخ به پرسشهای مذهبی، ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی
10. ر.ک: حکومت اسلامی، امام خمینی رحمه الله
11.ر.ک: سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری
12.ر.ک: دادگستر جهان، ابراهیم امینی
13. ارشاد مفید، ص 260
14. کمالی، موسی، 1349 -پاسخ به یکصد سوال و شبهه پیرامون امام عصر، ص: 302.
15.علی کورانی، عصر ظهور، ترجمه عباس جلالی، ص 217 - 275، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم 1379
16.تحف العقول، ص 505
17. مائده، 33-38: نور، 2؛ حجرات، 9، انفال، 39-60
18.بحارالانوار، ج 51، ص 118
19.کمال الدین، شیخ صدوق، ص 320
20.بحارالانوار، ج 52، ص 256
21.همان، ص 124
22.همان، ص 128
23.همان، ص 123
24.کمالی، موسی، 1349 -پاسخ به یکصد سوال و شبهه پیرامون امام عصر، ص: 306.
25.همان، ص 308
26.از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله ، همان، ص 125
27. از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله ، همان، ص 132
28.کمال الدین، ص 320
29. کمالی، موسی، 1349 -پاسخ به یکصد سوال و شبهه پیرامون امام عصر، ص: 307
30.بحارالانوار، ج 52، ص 130
31. برای اطلاع بیشتر نگا: کورانی، علی؛ عصر ظهور؛ ترجمه عباس جلالی؛ شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی؛ تهران؛ چاپ دوم 1379 (بحث ایرانیان و نقش آنان در ظهور و زمینه سازی ظهور، صفحات 275 – 211)
32. «مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى وَ ارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقِیبٌ وَ قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ فَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یَجِیءُ الْفَرَجُ عَلَى الْیَأْسِ فَقَدْ کَانَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ أَصْبَرَ مِنْکُمْ». کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 645.
33. «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 36، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
34. «أَیُّ الْأَعْمَالِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ». شیخ صدوق، امالی، 395، بیروت، اعلمی، بیروت، چاپ پنجم، 1400ق.
35. «وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ ». الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج 2، ص 471.
36. «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ...». ر. ک: بحار الانوار، ج 52، ص 111.
37. «فَإِنَّهُ إِنَّمَا یَجِیءُ الْفَرَجُ عَلَى الْیَأْسِ فَقَدْ کَانَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ أَصْبَرَ مِنْکُمْ». ر. ک: بحار الانوار، ج 52، ص 129 و 110.
38. «من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر. فان مات وقام القائم بعده، کان له من الأجر مثل أجر من أدرکه. فجدوا وانتظروا هنیئاً لکم ایتها العصابة المرحومة». ابن أبی زینب (نعمانی)، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 200، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، 1397ق
منابع:
کمالی، موسی، 1349 -پاسخ به یکصد سوال و شبهه پیرامون امام عصر و فرهنگ مهدویت ، قم: بنیاد معارف اسلامی، 1391.https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1346&npt=8
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/385525/related
https://hawzah.net/fa/Question/View/65427
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa583
https://lohedana.ir/books/18101
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}